ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

همه مي پرسند:

چيست در زمزمه ي مبهم آب ؟

چيست در همهمه ي دلکش غم ؟

چيست در بازي آن ابر سپيد

روي اين آبي آرام بلند

که تو را مي برد اينگونه به زرفاي خيال ؟

جاي مهتالب به تاريکي شبها تو بتاب

من فداي تو به جاي همه گلها تو بخند

من همين يک نفس از جرعه ي جانم باقي است اي خداي من

آخرين جرعه ي اين جام تهي را تو بنوش

آخرين جرعه ي اين جام تهي را تو بنوش...

+ يا امام رضا (ع) 

چون درد تو ديد ، غم به فرياد آمد

وز ماتم تو ، الم به فرياد آمد

زهرا به وداع تو ، چنان زار گريست

كز حالت او ، حرم به فرياد آمد

اي شهيد سر جدا ، يا ليتنا كنا معك

پاسخ

اره يا ليتنا کنا معک.نمي دونم چرا فکر مي کنيم فقط تو کربلا بوديم با امام بوديم و الان هيچ. ولي بازم يا ليتنا کنا معک.

جهان را صاحبي باشد خدا نام ....

چو عشق آمد ، بلا شد دشمن او


وفــا را كــرد حــق ، پيراهن او





از اول عشق مشكل بود و مي خواست


« حســــيني » بهــر معني کردن او


پاسخ

گودال قتلگاه پر از بوي سيب بودتنها تر از مسيح كسي بر صليب بودحسيني باشيم.
+ ياس 

صد مرده زنده مي شود از ذكر يا حسين/ارباب ما معلم عيسي بن مريم است

عيسي اگر در آخر عمرش به عرش رفت/غنداقه حسين شرف عرش اعظم است