سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

سیزدهم بود و عصر دلگیرش و بارون و بارون و بارون . گفتم : چه روز مزخرفیه . خیلی دلگیره. همش هم که بارون می یاد .
گفت: ای بابا سهراب سپهری برا همین وقتا گفته «چشم ها را باید شست. جور دیگر باید دید»
این که چه جوری می شه جور دیگه دید رو من نمی دونم اما با   این حرفش منو برد تو فکر و خیال . با خودم فکر کردم مگه چند جور دیدن داریم؟ و حساب کتاب که کردم دیدم دیدن های ما متفاوته .
گاهی وقتا نگاه  می کنیم اما نمی بینیم .
گاهی وقتا هم نگاه می کنیم و هم می بینیم .
بعضی اوقات چشمامون از دیدن هم جلوتر می ره و خیره می شیم .خیره که شدیم بجز این که می بینیم یه چیزایی  رو نصیب چشمان مون می شه که تا حالا هیچ وقت ندیده بودیم .
 و اگر خیلی عمیق بشیم فکر هم به کار می افته و تازه این موقس که چشم باز می شه.
نمی دونم سهراب منظورش همینا بوده یا نه؟
 اما خدایی این ور سال تا حالا این جوری نگاه نکرده بودم و این خانم که کلا  سه تا نقطه بیشتر نبود تازه چشم منو باز کرد.
و یاد اون کلام  امیر المومنین علیه السلام افتادم که فرموده : بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد .به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پندگرفت پس راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه ها و گم شدن در کوره راه ها دور ماند .
مواظب باشیم بعد رفتن چشم مون باز نشه که خیلی دیره .
فاتحه حسن آقا یادتون نره .
یا محمد و یا علی

 



برچسب‌ها:
[ چهارشنبه 86/1/15 ] [ 12:53 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب