سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

بسم الله النور
منتخب شده بودم و خودم بی خبر بودم. ی دفه که اومدم سر زدم دیدم ی چیزی آشنا می زنه. حواسم نبود . بازم گیج بودم . نمی فهمیدم که بابا این منم که منتخب شدم . اون موقعی متوجه منتخب شدنم شدم که دیدم مهمون دارم ی عالمه . ای بابا چه خبره ؟ چی شده ؟ هی می رن و می یان ! تبریک می گن ! و البته بعضیا هم نیش که ای بابا ماکه بهتر بودیم . این که کاری نکرده . یکی هم ی هدیه توپس برام فرستاده بود و من مات و متحیر هم چنان . چی کار کنم و چی کار نکنم ....
 ی مهمون خصوصی بهم تلنگر زد که هی کجایی ؟چرا نمی یای جواب بدی ؟چرا محل نمی ذاری؟ و من هم چنان مات بودم . خوب نمی رسیدم . دیر شده بود . کلی تعریف و تمجید و ...
راستش نیگا که می کردم می دیدم ای بابا این خبرا هم که اینا می گن نیست . چرا این طوری شده ؟ و چرا اینا در مورد من این مدلی فکر می کنن ؟ 
ی کم که به خودم اومدم دیدم اصلا به تو چه که چرا و چی شد که منتخب شدی ؟ خداوندگار دلش خواست و تو رو منتخب کرد . تازه هی مهمون راهی خونت کرد که تو رو حال بده وکیف کنی . لابد ی چیزی تو من دیده بود دیگه . چرا من هی می پرسم خداوندگارا ! تو چرا منو منتخب کردی ؟ و یکی نبود بهم بگه ای بابا قدر بدون . شاکر باش . اصلا برو عشق و حالتو بکن برو از مهمونات پذیرایی کن .
اصلا دوباره به این فکر باش که منتخب شدی منتخب هم بمونی و این فرصت طلایی رو از دست ندی. برو فکر کن اگه این قدر منتخب شدن لذت بخشه چی جوری این طعم شیرین رو می تونی برا همیشه با خودت داشته باشی و تازه اون رو به دیگران هم تعارف کنی؟
یکی نبود بگه خوب منتخب جان ! از این به بعد می خوای چی کار کنی ؟ دیگه همه توقعشون از تو بالا رفته و تو شدی منتخب در گاه خداوندگار . باید توقع دیگرون رو برآورده کنی؟ می تونی؟ اصلا توقع خداوندگار ازت چیه ؟ نه بگو ببینم توقع خودت از خودت چیه؟ تکلیفت رو با خودت روشن کردی؟
خداوندگار تو رو الکی منتخب نکرد . چی کار باید بکنی که از چشمش نیفتی و نور چشمیش بمونی؟ حالا که کردت منتخب خودش ، حالا که شدی نورچشمی ، حالا که همه بهت سر زدن، حالا که بعضیا گفتن آقا پارتی بازی شده ، چی کار می خوای بکنی تا جواب شون رو درست و خوب بدی؟ و ثابت کنی که تو لیاقتش روداشتی . و ثابت کنی که حقت بوده . و ثابت کنی که عرضه داشتی و داری که منتخب بشی و بمونی ؟
چشم انداز داری ؟
برنامه داری ؟
هدفت معلومه ؟
مسیرت چی ؟
همسفرت چی؟
زاد و توشه و بضاعت چی داری؟
چی جوری می خوای جورش کنی؟
کسی هست که کمکت کنه ؟
و من که از این به بعد بارم سنگین تر شده بود ، نمی دونم چرا سرمستی این انتخاب گاهی اون چنان منو می گرفت که یادم می رفت همه اون سوالا رو که روبروم می دیدم؟
نمی دونم چرا بعضی وقتا اون چنان غرور این انتخاب منو می گرفت که خودم روهم فراموش می کردم چه برسه به نقشم و وظیفه ام ، راهم و توشه ام و همسفرم و......

دعام کنین . دعام کنین منتخب بمونم .دعام کنین منتخب خودم بشم و منتخب خداوندگارم بمونم و سراغ شجره ممنوعه نرم .دعام کنین نعمت الهی رو شاکر باشم و امانتش رو به خوبی تحویل بدم .دعام کنین علم الهی روکه در وجودم به امانت گذاشتن بهش عمل کنم . دعام کنین غرور سجده ای که در برابرم کردن منو تا چاه ابلیس نکشونه . دعام کنین ظلوم و جهول نباشم .

برا همه منتخبا ی فاتحه بخونین . توشه راهشون بشه. و فاتحه حسن آقا یادتون نره که خیلی منتخب بود .

پی نوشت :
1. انی جاعل فی الارض خلیفه
2. قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء
3. قال انی اعلم مالا تعلمون
4. ... و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا

 



برچسب‌ها:
[ دوشنبه 86/2/10 ] [ 12:51 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب