سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*


به نامت ،‏به یادت ،‏به امیدت و نه به امید خلق روزگار

_ ماشین باباشو برداشته برده زده همین سر کوچه به تیر برق . حالا خوبه به کسی نزده . باباشم ولش نمیکنه . می ره و میاد بهش سر کوفت می زنه. هر چی بهش می گم بابا جوونی کرده می گه غلط کرده .

_ خب اینم دختره جونیه دیگه . دوست داره خوشکل بچرخه و از دوستاش عقب نمونه. حالا دو تا تار مو که چیزی نیست . نمی دونم چرا سادگی کرد رفته هفت قلم هم خودش رو درست کرده . حالا داداشش تو کوچه دیدتش نمی ذاره از در خونه بره بیرون . بهش می گم پسرم خوب جوونه. جوونی کرده به گوشش نمی ره که نمی ره .

_ آقا رفتیم حالشونو گرفتیم . اساسی تا می خوردن زدیم . اونام نامردی نکردن زنگ زدن 110 . فقط خدا رحم کرد مش قاسم پا درمیونی کرد به باباش گفت آقا شما ببخشین جوونی کردن . نفهمیدن . شما به بزرگی ت ببخششون.


                                                                       ***

من نمی دونم چرا همه فکر می کنن ما اگر اشتباه می کنیم تقصیر جوونی مونه یا بهتر بگم خاصیت جوونی مونه . احتمالا امیر المومنین علیه السلام هم وقتی داشته برای پسرش نامه می نوشته نعوذبالله جوونی کرده که گفته این حرفا رو تو الان که جوونی می فهمی . من که دیگه رفتنی ام و از من گذشت . بعدا هم دیگه متوجه اینا نمی شی . پس بذار همین الان بگم :

«من اللوالد الفان ،  المقر بالزمان ،‏المدبر العمر ،‏المستسلم للدنیا ، الساکن مساکن الموتی ،‏و الظاعن عنها غدا ،‏الی المولود المؤمل ما لا یدرک ، السالک سبیل من قد هلک ، غرض الاسقام ،‏و رهینه الایام ،‏ورمیه المصائب ،‏و عبد الدنیا ، و تاجر الغرور ،‏و غریم المنایا  و اسیر الموت ، و حلیف الهموم ، و قرین المصائب ، و نصب الافات ،‏و صریع الشهوات ،‏ و خلیفه الاموات .......»*
«از پدری که در حال کوچ و رفتن است .....» (‏ و در این فراز ابتدایی نخستین نامه یک پدر به فرزند جوان خود حضرت 6 ویژگی پیران  را یاد می کند و پس از آن 14 ویژگی جوانی رو می فرماید )
 به فرزندی که چنین ویژگی هایی را دارد:( آرزومند آرزوهایی دور و دراز . رهرو راهی که دیگران هم در آن به سمت نیستی رفتند . نشانه بیماری ها . گروگان زمانه و روزگاران . در تیررس سختی ها . بنده و گرفتار دنیا . سوداگر دنیای فریبنده . اسیر و درگرو آرزوها . اسیر مرگ .  هم پیمان رنج و درد ها . هم نشین اندوه ها . آماج بلا ها .به خاک در افتاده از امیال و شهوات . جانشین گذشتگان .) 

بالاخره ما جوونی می کنیم و خرابکاری یا این که این حرفای حسابی رو هم سرمون می شه ؟ من می خوام بگم به فرض که ما خرابکار هم باشیم کدوم یکی از پدرا  و مادرامون یا مسولین کشور این ویژگی های جوانی رو در نظر گرفتند و  بر اساس اونها برنامه ریزی کردند؟! یا اصلا چند تا از مسوولین نظام آموزشی و فرهنگ مون از وجود چنین نامه ای خبر دارند و مطابق اون برنامه ریزی آموزشی این مملکت شیعه رو تنظیم می کنند ؟! دلم می خواد یک روز آقای حاج علی اکبری رو که خیلی هم بهشون ارادت دارم ببینم و ازشون سوال کنم آیا رد پایی از این نامه در منشور کاری سازمان ملی جوانان هم هست یا خیر ؟

حالا که اینا رو گفتم بذارین یک سوزن هم به خودمون بزنم : ما که جوونیم اصلا خودمون چقدر با خصوصیات و توانایی های یک جوان آشناییم و مطابق اون رفتار می کنیم تا بعد بگیم که چرا همش به ما اتهام ندونم کاری و خرابکاری می زنن؟؟؟!!!!کجای کار اشکال داره ؟ تربیتی که شدیم یا بی توجهی خودمون به آینده و وضعیت خودمون ؟ ما یاد گرفتیم که جوونی کنیم یا این که واقعا جوونی می کنیم ؟؟‏ اینا واقعا برام سوالن.  

من بازم همه نامه رو براتون نیاوردم . خودتون بخونین . خیلی قشنگه .البته سعی می کنم بازم در باره اش اگر خدا خواست بنویسم . آقای پناهیان هم سلسله بحث هایی در این مورد داشتند که با عنوان شرح مهربانترین نامه به جوان می تونین پیداش کنین . 
                 

   *  نهج البلاغه مرحوم دشتی/ نامه31 / صفحه 376



                                                                             ظهورت را برای همیشه آرزو می کنم یا م ح م د 

 

 ***نوشته منتخب



برچسب‌ها:
[ یکشنبه 86/6/4 ] [ 7:23 عصر ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب