زنده یاد * آه از بهار بی یار*

بسم الله النور
تو ادبیات عرب به زمینی که آب درش فرو نره ، میگن‏«عز» و عزیز یعنی چیزی یا کسی که راه نفوذ رو برای دیگران بسته باشه.
و عزت یعنی یک حس و یک خلقی که آدم اجازه نده اون چیزی که باب میل و طبع و تفکرش نیست در وجودش نفوذ کنه .
و من چقدر اون روز احساس عزتمندی کردم وقتی تصمیم مسوولین نظام رو از زبان رییس جمهور شنیدم که:
«به مناسبت ایام ولادت آن رحمت واسعه الهی و کانون همه خوبی ها و با تبریک این هدیه بی نظیر خداوند به بشر و هم چنین به مناسبت ایام عروج حضرت مسیح علیه السلام و عید فسه اعلام می کنم که ملت کریم ایران و نظام جمهوری اسلای ایران در عین اقتدار و داشتن حق قانونی برای محاکمه این نظامیان با تأسی به پیامبر عظیم الشأن اسلام  این 15 نفر را مورد عفو قرار  داده و آزادی آنان را به مردم انگلیس هدیه می نماید ......»
و چقدر از مسلمانیم احساس غرور کردم . و چقدر عزت و کرامت انسانی که تاج افتخار آدمیتم بود برام دوباره طعم شیرینی به ارمغان آوره بود .
و چقدر برام لذت داشت که حس می کردم هنوز هم در رگ های من ایرانی مسلمان فریاد عاشورایی هیهات منا الذله جریان داره.
و چقدر برام شیرین بود که احساس کنم هنوز فرزند روح اللهم .
و هنوز با وجود این که در غربت بی کسی هستیم اما ولایت پدرانه آقا سایه دست مولاست بر سرما.
و همه این ها اون روح عزتمندی رو در من دوباره تقویت می کرد که با این تفکر حاکم بر نظام ما هر کسی فرصت نفوذ رو در ما و خواب تسلط بر ما رو نخواهد داشت .


فاتحه حسن آقا یادتون نره

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 86/1/18 ] [ 3:36 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب