بسمک اللهم یا علام الغیوب
رفته بودم مسجد . ی دوست قدیمی رو دیدم . بعد از ی سال و خورده ای . کلی خوش حال شدیم . یادم افتاد زحمتش رو بندازم گردنش . ازش خواستم . گفت نه بابا من که بلد نیستم . گفتم منم بلد نبودم . یاد گرفتم . گفتم بچه های خوب هم تونت زیادن . کمکت می کنن. گفتم اینجا مال من نیست و به نام و یاد این حسن آقای ازنوره . نمی خوام زمین بمونه . و بالاخره مخش رو زدم .
از این به بعد من دیگه نیستم . وبلاگ و آی دی و چی می دونم همه چی رو سپردیم دست ایشون . گفته : با ادبیات خودت می نویسم . حالا این ادبیات من چی بوده که خودمم خبر ندارم و یا به چه کاری می اومده نمی دونم .
اما کلام آخر:
_ حلالم کنین و بد و خوبش رو به بزرگواری خودتون ببخشین.
_ هوای این دوست ما رو داشته باشین .
_ امام راحل رضوان الله تعالی علیه خیلی به خوندن مناجات شعبانیه سفارش کردن .خوندین ما رو هم یاد کنین و دعا کنین .
_ زیباترین عید و امیدوارکننده ترین عید دنیا نیمه شعبان رو هم پیش پیش تبریک می گم .
_فاتحه این حسن آقای ازنور یادتون نره . شاید ی روز یکی هم به ما رحم کرد و برا روزای سخت نیازمندی مون فاتحه ای پیشکش فرستاد .
یا م ح م د
برچسبها: