سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

به نامت ،‏به یادت ،‏به امیدت و نه به امید خلق روزگار

صدات می کنم از دور ،‏ اما تو گوش کن . باشه نزدیک تر میام و صدات می کنم ،‏ گوش می کنی ؟ نه ؟ دارم باهات در گوشی حرف می زنم روت ُ برنگردون . باور کن فرار کردم اومدم سراغت . نگو از چی ؟ از کی ؟ از کجا ؟ از همه چیز و همه کس حتی از خودم . مهم اینه که سراغ تو اومدم . روبروی تو ام و درمانده و دلخسته . گریانم و دل به دست های تو بستم .....

خودت می دونی تو این دل خسته ام چی می گذره و چی می خوام و چه آرزویی دارم .....
با تو ام ! اگر تو هم منُ رها کنی دیگه چه کسی به من نگاه می کنه ؟ و اگر تو هم من ُ خوار کنی کی دیگه من ُ تحویل می گیره ؟ ببین دارم داد می زنم و از خشمت به خودت پناه می برم .باشه . می دونم . من لیاقت ندارم . اما تو چی ؟ تو که شایسته ای ....

می دونی خدای من !می دونی چرا روم میشه بازم بیام سراغت ؟ من به تو ایمان دارم و تمام توکلم به گذشت و عفو توه .....

ببین دارم می گم . اگه ی روز بدیامُ به رخم بکشی منم عفو و بخشش تو رُ به رخت می کشم . اگر گناهام ُ به روم بیاری منم آمرزشت رو به روت میارم و همین جا دارم می گم ، خدا جون اگه منو ببری تو جهنم باور کن به همه اهل جهنم می گم که من دوستت داشتم و تو با من این کار ُ کردی ......

 خدا جونم می شه ی کاری کنی که من تنها و تنها به تو فکر کنم و از همه وابستگی ها و دلبستگی هام ُ  ببرم ؟ خدا ! چشم دلم اگر به نور تو منور بشه همه پرده ها و حجاب های حتی نورانی رُ کنار خواهد زد  و به عظمت و بلندای تو دست خواهد یافت . و روحم  در محضر قدس تو به پرواز در میاد .

خدا جوابم می دی . نه ؟ اگر نگاهم کنی باور کن سرمست نگاهت می شم . خدای خوبم ! من ناامید نمی شم .....

خدای خوبم بر پیامبرو اهل بیتش درود بفرست که باعث شدند تو مهربون ر ُ بشناسم  .

*من از این مناجات شعبانیه این قد فهمیدم. امروز شاید آخرین روزی باشه که بشه تو ماه قشنگ شعبان خوندش . ی بار بریم سراغش ُ و با تمام دل و جون بخونیمش. لذت بخشه . به خصوص تو آخرین لحظات .

ظهورت را برای همیشه آرزو می کنم یا م ح م د 



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 86/6/20 ] [ 10:27 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب