به نامت ،به یادت ،به امیدت و نه به امید خلق روزگار
عالم و آدم میدونن من مُردم . خدابیامرزم . قبرم هم همین دور و براس . دور نیست . ی نیگا کنین پیداش میکنین. خداییش شما هم مردهاین ها . خبر ندارین . اصلا ما همهمون ی جورایی تو ی قبرستون داریم زندگی میکنیم. قطعه و ردیف بدم ؟ نمیخواد بگردین پیدا میکنین .
به جون شما نباشه به جون خودم خیلی بیچارهام . ندارم . هر چی نیگا میکنم میبینم هیچی ندارم . فقیر و بیچارهام .
بد جوری گرسنهام . احساس می کنم خیلی وقته هیچی نخوردم . دروغ نگم خوردم ها . اما ی چیز درست حسابی که قوت بده بهم و جون بگیرم نخوردم .
لباس درست و حسابی هم ندارم . الان خودم هم از برهنگیام خجالت میکشم . این آخدای ما منُ پوشیده خلقم کرد ها . اما خب آدمم دیگه هی تیکه تیکه از لباسم کنده شد .
بابا دارم داد میزنم بدهکارم . بد جوری هم بدهکارم . با ی بزرگی طرف حساب شدم که گفت من مزد آنچنانهای نمی خوام فقط این و اینه مزدم . اما اجر و مزدش رو پرداخت نکردم . نه که نداشتم بدم ها . نه . اما تنبلی و کاهلی کردم .
مصیبتزدهام . هر بلایی بگی داره سرم میاد . آدمی که کس و کار نداشته باشه خب هزار تا بلا سرش میاد . بلا دیده ام .
اصلا ی جورایی غریبم . حس میکنم سر جای خودم نیستم . دور افتادم از اصل و نسبم . باید برگردم و خیلی هم راه دارم .
اما برگشتنم خیلی سخت شده . بس که دور خودم زنجیر و غل پیچیدم ، اسیر شدم و در گیر . نمی تونم تکون بخورم .
نه که من این طوری باشم ها . نیگا که میکنم میبینم خیلیا این طوری مثل من تو کارشون گره افتاده .
درد و مرض و بیماری هم که از هر طرف هجوم آورده . تنم ،روحم ،فکرم و ... کلا مریضه . نیاز به ی دوا درمان اساسی داره .
دنبال یکی میگردم که دستمُ بگیره و منُ از این بدبخت بیچارگی نجات بده .
حال و روزم رُ که چه عرض کنم . خیلی خرابه . بد جوری به هم ریختم .
بدهکاری بهم فشار میاره . یکی پیدا بشه که غرض منُ بده و از این نداری درم بیاره .
ظهورت را برای همیشه آرزو می کنم یا م ح م د
برچسبها: