سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

به نامت ،‏به یادت ،‏به امیدت و نه به امید خلق روزگار


روزهای پیروزی انقلاب برای من یادآور یک التهاب و شور و عشق خاصی است که البته نزدیک به 12 بهمن این شور بیشتر به یک اضطراب بدل می شود و هر چه به دنبال علت این اضطراب می گردم چیزی غیر خاطرات این روزها نمی یابم . کودکی بیش نبودم و شور انقلابی آن روز بیش از آن که همراه با شعور باشد جهت گرفته از اطرافیان و بزرگترهایم بود . لذا با ترس های کودکی گاهی همراه می شد . امام می آید یا نه ؟ می گذارند انقلابی ها راحت شوند یا نه ؟ بختیار با هواپیمای امام چه خواهد کرد ؟......
 برای همین از آرامش آن روز امام همیشه متعجبم و امروز فهمیده ام که از سر ایمان محکم و اراده آرمانی او بود .
بعدها که انقلاب پیروز شد و بحث های اعتقادی جدی تری خصوصا با توده ای ها و منافقین شکل گرفت من هم خیلی جدی مباحث را حتی در مدرسه دنبال می کردم البته باز هم کودکانه یا بهتر است بگویم کورکورانه . آموزگار کلاس پنجم مان که روزی بحث های سیاسی ما را شنیده بود به همه مان درس بزرگی داد . از تک تک ما پرسید سند این حرف تو کجاست ؟ خودت خوانده ای یا شنیده ای ؟ و خوب من هم یکی از شرمنده های آن جمع کودکانه آن روز شدم .
این پنبه را از گوشم درآوردم که حرف به قول امروزی ها مفت نزنم که حرفم بها وقتی دارد که با حساب و کتاب باشد .
این روزها بحث انتخابات داغ داغ شده و یکی مان اعتراض به شورای نگهبان می کنیم و یکی مان به فلان کاندید و دیگری به آن حزب و ....اما چقدر حرف مان بها دارد و می ارزد الله العالم .
اصلا اعتقادی به بی تفاوتی در این امور را ندارم که به شدت متعقدم باید هشیار بود و دقیق . اما رعایت صداقت و جانب ادب و انصاف و منطق را فراموش نکنیم .بگذاریم این شورهای انقلابی که هر از چند گاهی در عرصه انتخابات ظهور می کند همراه با شعور باشد و از سر ایمان و باور . شاید آرامشی از جنس آرامش حضرت امام به ما هم ارزانی شد .

بگذاریم با شکوه ترین روزهای کشور مان سرشار از شعور باشد .

ظهورت را برای همیشه آرزو می کنم یا م ح م د



برچسب‌ها:
[ جمعه 86/11/12 ] [ 12:36 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب