سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

بسم الله

شب صبح می شود و دلم دل دل می کند برای بیدار شدن!

و صبح شب می شود و دلم شور می زند برای زندگی!

این روزها دل نمک سود اما

ارزان است!

دارم پارکینسون می گیرم!

انار دلم سرطان خون گرفته است!

و مغزم هپاتیت بی!

و استخوان های زندگی ام پوک شده اند!

و همه مرا که می بینند آلزایمرشان عود می کند!

دچار ام اس حاد دارم می شوم!

کلاغ سیاه های این دل چند سالی است، مهاجرت را فراموش کرده اند!

زمستان دل من!

حتی برف هم نمی گیرد تا کسی روی دلم اسکی کند!

این روزها نزدیک عید نوروز است!

نمی دانم چرا مرض قند نمی گیرم!

هوای دلم بد گرفته و آلوده است!

سرب سنگینش کرده است!

و نزدیک است قطار جانم،

در آخرین ایستگاه بایستد و سوت پایان بکشد!

چه دودی دارد این سوز دل!

همه جا سیاه شده!

و سیاهی آن به روی خیلی ها می ماند!

کاندیداهای بزرگوار!

گرانی بیداد می کند!

رای می دهم ولی شما را به خدا

رای من را هم به قیمت این روزها حساب کنید!

بگذارید تمام سرطان ها، ام اس و هپاتیت برای من باشد!

اصلا من صدقه سرتان!

شما فقط آلزایمر نگیرید!

من رای می دهم!

نوشته برگزیده



برچسب‌ها:
[ یکشنبه 90/12/7 ] [ 7:32 صبح ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب