سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنده یاد * آه از بهار بی یار*

 

دوباره سلام

خیلی تنبل نیستم. سرم شلوغه .

بعد چهار سال بالاخره امام رضا علیه السلام ما رو طلبید. یه شبه ، ولی چسبید.نایب الزیاره همه مشتاقاشون بودم. به خصوص حسن ازنور که همین الان یه فاتحه براش بخونین تا یادتون نرفته. البته به جز یکی که هی اس ام اس زد و ازار داد و بالاخره هم نفهمیدم کدوم دوست نامردم بود. 

از اون روز هم تا حالا همش خوب می یارم.

به جز یکی دوتا مزاحمت از بعضیا که برام شب و روز نذاشتن مابقی اش خوب بوده.

 راستی زیارت حضرت معصومه علیها السلام هم نصیبم شد.

و یه آشنایی خیلی بامزه با یه مادر مهربون.

یه مادر مهربون یزدی که ما (من و دوستم)رو اون قدر شرمنده کرد که از خجالت اون قد آب شدم که امروز یکی از دوستام گفت چقدر لاغر شدی!!

تو این مدت هزار تا مطلب نوشتم .بعضیاش تو ذهنم و بعضیاشم رو ورق.اما هیچ کدوم رو نزدم. هم تنبلی هم مشغله و هم مزاحمای نتی که تا می بینن مسنجر ما روشنه هی می رن و میان. همون قصه مهمونای ناخونده.ما هم که بلد نیستیم چراغ خاموش راه بریم مجبور می شیم تحمل کنیم.

بگذریم.

حاج آقای فاطمه رجبی اینا هم که شد وزیر . از همین جا مصیبت این مسوولیت سنگین رو به ایشون و خانواده محترمشون تسلیت عرض می کنم.

تو مملکت خودمون هم که روی سلمان رشدی رو سفید کردن.

خوب راه حلش هم این بود که وزیر از علمای قم عذر خواهی کنه تا مجبور نشه استعفا بده. عذر خواهی به درگاه پیامبر اعظم صلوات الله علیه و مردم مسلمون دنیا و ایران اسلامی اونم در سال پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله مهم نیس. اصلا ربطی نداره به وزارت .

 این بابا شهرام خان هم که دررفت. خوب الحمد لله یه معضل اساسی حل شد. اخه اگه مونده بود ممکن بود تو این دولت بالاخره یکی پیدا بشه پته خیلیا رو بریزه تو دایره و بعدشم رو آب . خوب تو این زمستونی سردشون می شد . خوبیت نداش. فراری دندش که هم خودش راحت بشه و هم خودشون.

من برم تا کسی هوس نکرده در این جا رو تخته کنه.

روزهای خوبی داشته باشین.

 گول صدای بمبای ترقه نما رو نخورین. آمریکا جرات نمی کنه این ورا پیداش بشه.

یا محمد و یا علی

 



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 85/12/8 ] [ 5:38 عصر ] [ خدابیامرز ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب