• وبلاگ : زنده ياد * آه از بهار بي يار*
  • يادداشت : رفيق عرشي ...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + هاتف 
    فقط تبريك مي گن .......
    و تو چه داني كه دلم به چه حال است ...
    يادش كه مي كني ها مي سوزد همين جگر پاره پاره هزار سوز ...
    ياد شبي مي كني كه هنگامه رفتن بود ... قبل از اعزام ...
    به من سوپ تعارف كرد .. 11 شب بود .. پيرجامه اش مثل هميشه جلو تر از خودش مي دويد .... و خنده بود و عكس هاي يادگاري و هزار اداي ديگر و رفتم و رفت و ديگر ....
    رو دلم مونده كه اگه بود بهش بگم :
    نكن حسن
    خطر داره حسن
    بعد بگيره و بگه برو خونتون كچل آش خور
    يا حق
    پاسخ

    خدايي تبريك نداره مي دونم . ي عمر با هم خنديدين حتما اونم داره الان بهتون مي خنده . مي شه به خنده هاش خندان بود نه؟ديگه نكني برا حسن در كار نيست اما رفتن براي كچلاي آش خور هنوز مفهوم داره. پس جسارتا برو خونتون و بااين دل گرفته سراغ كسي نرو كه دلش مي گيره . البته گرفته بود . زنده باشين .يا محمد و يا علي