• وبلاگ : زنده ياد * آه از بهار بي يار*
  • يادداشت : مهر من و مهر تو ....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    جهان را صاحبي باشد خدا نام ....

    سلام . خوندم و يه بغض سنگين تو گلوم گره خورد . نمي دونم چرا هر سال هفته دفاع مقدس يه حال عجيبي دارم . از اون روزا صداي آژير قرمز يادمه كه هنوز ازش مي ترسم . زيرزمين خونه بابابزرگ يادمه و شب هاي تاريك كه با بچه هاي عمه و عمو گوشه زيرزمين از ترس به هم مي چسبيديم . از اون روزا اتوبوس هايي يادمه كه جلوي در مسجدمون صف مي كشيدن . رزمنده هايي يادمه كه بعضي هاشون از پنجره اتوبوس سرشون رو بيرون آورده بودن و از عزيزانشون خداحافظي مي كردن . بوي اسپند .... صداي صلوات ... صوت قرآن .... انتظار و انتظار ... بدرقه بابا .....

    با همه اين به هم ريختگي ها اما انگاري شهرمون خيلي قشنگ بود . همه يكدل بوديم . اون روزا سن و سالي نداشتم اما روشنترين خاطره هاي كودكيم مال همون دورانه .... گاهي دلم مي گيره از اينكه درك درستي از اون روزا ندارم . دلم مي گيره كه اون روزا رو ديدم اما نفهميدمشون .....

    براي همين دلم مي خواد شروع هر سال جديدم معطر به عطر شهدا باشه شايد قطره اي از دريا رو درك كنم .... براي همين به هر قيمتي هست خودمو مي رسونم شلمچه ... طلائيه .... دوكوهه .... تا شايد رنگ خدا بگيرم و بتونم درست زندگي كنم.

    با اين مطلبتون منو بدجوري به هم ريختيد ... نمي دونم چرا ولي اين روزا رو دوست ندارم ... دلم صداقت مي خواد كه اين روزا تو شهرمون حلقه مفقوده زندگي آدمها شده .... دلم خلوص مي خواد كه توي اين رنگ و وارنگي شهر گم شده .... دلم صفا مي خواد كه توي آلودگي هاي صوتي و تصويري شهر ديگه جايي براش نيست .... دلم .... ديگه توي اين وانفسا دلي نمونده كه چيزي بخواد ....

    توفيق رفيق راهتون _ خيلي التماس دعا _ يا علي