• وبلاگ : زنده ياد * آه از بهار بي يار*
  • يادداشت : بزرگ ترين آرزوهاي من
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م.ب 

    سلام .همه با كليات حرف شما موافقتند كه نبايد آب به آسياب دشمن ريخت
    اما اينكه اين آيا نوشته آقاي اجرايي مصداق آب به آسياب دشمن ريختن است يا نه؟
    جاي بحث دارد
    بنده در اين نوشته آبي نديدم كه به آسياب دشمن ريخته شود.
    ايشان به طنز نوشته هاي خانم رجبي را بنقد كشيدند
    اتفاقا در آيات و روايات ما توصيه موكد به اجتناب از ستيزه جويي شده است
    و بر هيچكس پوشيده نيست كه نوشته هاي اين خانم محترم مملو از ستيزه جوييست
    حال آيا ما به اعتبار اينكه دشمن داريم ( در داخل يا خارج ) بايستي چشم بر حقايق ببنديم؟
    بنظر شما هدف وسيله را توجيه ميكند؟
    يعني ما حق داريم از هر وسيله ايي براي دوام انقلاب و مهمتر از آن اسلام استفاده كنيم؟ حتي دروغ يا چشم بر حقيقت بستن؟

    يادم از سخنان آقاي احمدي نژاد آمد كه قبل از پيروزي انتخاباتيشان مرتب صحبت از مافيايي ميكردند كه بر نفت سلطه دارد و تاكيد داشتند كه مفسدان اقتصادي را معرفي ميكنن.
    آيا شهرام جزايري هنوز هم تنها مفسد اقتصادي بزرگ جامعه ماست؟
    يادم هست آقاي احمدي نژراد فرموند من قصد دارم معرفي كنم ولي دوستان ميگويند فعلا به مصلحت نيست(جمله اي بدين مضمون فرمودند
    به مصلحت چه چيزي نيست؟
    از اسلام بالاتر داريم كه بخواهيم از آن مراقبت كنيم؟
    بزرگترين امانت خدا نزد ما دين ماست .شايد الان حرفهاي مرا هم نوعي آب به آسياب دشمن ريختن بدانيد
    اما غرض از بيان اين مطلب اين بود كه من چه چيزي را بايد باور كنم؟
    رفتار پيامبر ص در صدر اسلام را يا رفتار بعضي از بزرگان امروز را ؟
    در صدر اسلام گزارشي از يك مورد دزدي به پيامبر ص رسيد
    دو نفر متهم به دزدي بودن
    يك مسلمان و يك يهودي
    پيامبر ص خواستار محاكمه شدند و متهمين را فراخواندند تا محاكمه شوند و مجرم مشخص گرددو و مجازات شود
    عده اي از مسلمانان نزد پيامبر ص آمدند و گفتند كه اسلام نوپاست و هنوز ما پايه مان محكم نشده ؛ دشمنان زيادي هم داريم كه منتظر بهانه اند چيزي عليه ما پيدا كنند
    اگر مسلمان دزد باشد ما (اسلام ) ضربه ميخوريم
    بهتر است از سر مصلحت هم شده يهودي را دزد معرفي كنيد و محكوم كنيد
    پيامبر ص بهايي به حرفشان ندادند و اتفاقا مسلمان دزد معرفي شد و مجازات گرديد
    و الان حدود هزار و پانصد سال از آن واقعه ميگذرد .آيا اسلام ضربه ديد ؟
    مردم كور نيستند ؛ احمق هم نيستند .خوب ميفهمند .بهتر است به شعورشان توهين نكنيم
    ما انتقاد نكنيم آيا نقصها ديده نميشوند؟
    بهتر است قبل از اينكه توسط دشمنان نقادي شويم خود مان خودمان را نقادي كنيم تا در ديد همه جهانيان منصف معرفي شويم و به ما اعتماد كنند
    حاسبوا قبل ان تحاسبوا
    ببخشيد طولاني شد
    موفق باشيد

    من آرزو دارم كه خودم باشم. آدم باشم. چون خود بودن من، من را به علي مي‏رساند.
    من آرزو دارم كه به كسي ظلم نشود.درحق كسي اجحاف نشد ولي سعي مي‏كنم اگر اجحافي و ناحقي در حق من شد ببخشم مانند علي

    علي صبر كرد و تمام ظلم ها و ناحقي‏ها را تحمل كرد ولي هيچگاه در مقابل بي‏‏عدالتي و ناحقي بر حق ديگران صبر نكرد.
    من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم
    اگر چه سخن از علي نيست و ازپيامبر است ولي علي اين را به عينه در رفتار خود نشان داد.
    انقلاب جاي خود، ولي دليل نمي‏شد كه ما انتقاد نكنيم چون دشمن داريم ما حرف هاي مفت بزنيم و كور كورانه دفاع كنيم.
    بيان حقيقت چه بسا بهتر از گفتن دورغ هاي فاحش براي دفاع حتي در مقابل دشمنان باشد.
    كاش انقلاب و حكومت واقعا به دست دلسوزاني همانند علي صادقاني همانند علي، نه زياد است حتي اگر چند درصد هم همانند علي بودند كافي بود.

    + حسن اجرايي 

    سلام

    ممنون از اين‏كه خبرم كرديد؛ گرچه پيش از ان‏كه صفحه‏ي كامنت‏هايم را باز كنم، وبلاگ شما را باز كردم.

    خدا مي‌داند كه با كلمه كلمه و بند بند نوشته‏تان را قبول دارم.

    راستش را بخواهيد وقتي ديدم اين نوشته را در جواب به من نوشته‏ايد خيلي خوشحال شدم؛ نمي‏دانيد. ممنونم از توجه‏تان.

    مشكلي كه وجود دارد تلقي متفاوت بنده و شما از مفاهيمي از قبيل وحدت، ريختن آب به آسياب دشمن، تفرقه و ديگر مفاهيم پايه است.

    به نظر شما نوشتن آن طنز سياه وحدت‌شكني است؛ اما به نظر من وحدت‌شكني نيست. به نظر شما اين‌كه آقاي ابطحي بيايد كامنت بنويسد ننگ نوشته‌ي من به حساب مي‌آيد اما من فكر مي‌كنم سكوت در برابر بعضي انحراف‏ها حتا اگر به قيمت كيف كردن حتا دشمنان دين و انقلاب هم باشد،‏ لازم و واجب است.

    به نظر من خاطي، گناه‏كار و بي‏توجه به مصالح انقلاب و نظام را بايد سر جاي خود نشاند، در الي كه شما معتقديد بايد سكوت كرد.

    خدا مي‏داند در پي جدال نيستم؛ اما مي‏خواهم بدانم گستره‏ي نفوذ نوشته‏ي من كه 24 ساعت هم روي وبلاگم نبود بيشتر است يا گستره‏ي نفوذ نوشته‏هاي تفرقه‏افكن و دشمن‏شادكن خانم رجبي.

    باز هم از توجه شما ممنونم. اميدوارم هيچ‏گاه از دعاها و توجه‏هاي امثال شما محروم نشوم.

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام. حتي تلقي متفاوت هم نداريم .اين که امامان ما روش هاي متفاوتي پيشه کردن در واقع تشخيص همين مساله بوده که البته سخته . اين که من چاه علي رو انتخاب کنم يا صلح حسن يا قيام حسين واقعا دشواره هر چند گستره اش زياد يا کم باشه . پاسخ و يا کامنت هيچ کس هم ننگ نيست . جسارت مرا ببخشيد . زنده باشيد
    يکي ديگر از آرزوهايم اين است که يک چاه داشته باشم که هر از چند گاه به تناوب ظلم هاي زمان و نامرادي هاي آناني كه خود را يار من مي دانند در آن فرياد كنم.
    پاسخ

    اميدوارم شما هم به آرزوتون برسين

    سلام

    امين ....

    و ناراحتم كه حضورتون كمرنگه...و به كلبه ما سر نميزنين....

    سربلند باشيد...

    پاسخ

    سلام. بودن و نبودن مهم نيست . چگونه بودن مهمه که بماند ....زنده باشيد